دو مورد از مهم ترین شاخص های کلیدی و پرکاربرد برای محاسبه رشد اقتصادی، شاخص های تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی است. با این دو شاخص می توان به ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور کمک کرد و به اندازه گیری ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در کشور پرداخت. این اندازه گیری در تصمیم گیری های اقتصادی، سیاست گذاری ها و برنامه ریزی نقش حیاتی و مهمی دارد. در این مطلب قصد داریم به توضیح شاخص تولید ناخالص داخلی بپردازیم و روش محاسبه آن را هم به شما آموزش دهیم و بگوییم که چه تفاوتی با تولید ناخالص ملی دارد.
تولید ناخالص (GDP) داخلی به چه معنا است؟
تولید ناخالص داخلی (GDP) مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده طی یک دوره مشخص مثلا یک سال است که در داخل مرزهای یک کشور اندازه گیری می شود. در واقع این شاخص را پایه ای ترین روش های اندازه گیری سلامت و اندازه یک اقتصاد می دانند. با توجه به این که تولید ناخالص داخلی می تواند به عنوان نشانه ای از رشد یا نزول یک اقتصاد باشد، آن را بسیار مهم و ضروری برای هر کشوری می دانند.
روش های محاسبه تولید ناخالص داخلی
برای این که بتوان تولید ناخالص داخلی را محاسبه کرد روش های مختلفی وجود دارد که در ادامه هر کدام از آن ها را توضیح می دهیم:
روش تولید
در این روش ابتدا ارزش افزوده همه کالاها و خدمات تولیدی یا همان تراز پرداخت در داخل یک کشور را محاسبه می کنند. در واقع در این روش به محاسبه تفاوت ارزش تولید محصولات نهایی و هزینه های ورودی در هر مرحله از تولید می پردازند. ارزش افزوده را می توانیم به شکل زیر تعریف کنیم:
ارزش افزوده = (سایر هزینه ها + ارزش مواد اولیه + کالای نیمه ساخته) – ارزش تولید محصولات نهایی
روش درآمد
یکی دیگر از روش های محاسبه تولید ناخالص داخلی روش درآمد است که در آن درآمدهای ایجاد شده از فعالیت های اقتصادی در یک کشور را با هم جمع می کنند. این درامد می تواند شامل حقوق و دستمزد، سود شرکت ها و درآمدهای اجاره ای باشد.
روش مخارج
در روش مخارج هم هزینه های مختلفی که برای تولید کالا و خدمات ایجاد می شود را با هم جمع می کنند. این مخارج هم شامل مصرف افراد، سرمایه گذاری ها، مخارج دولت و خالص صادرات می شود. اگر بخواهیم تعریفی از این روش محاسبه تولید ناخالص داخلی داشته باشیم باید این گونه بگوییم:
GDP= C + I + NX
- در اینجا C (Consumption) همان مصرف است که از مخارج مصرفی یا هزینه هایی که خانوارها برای خرید کالاها و خدمات مصرف می کنند به دست می آید.
- I (Investment) هم همان سرمایه گذاری یا هزینه هایی که برای خرید تجهیزات و کالاهای سرمایه ای جدید مانند ابزارها، وسایل، ماشین آلات و ساختمان صرف شده است.
- G (Government spending) هم مخارج دولت یا هزینه هایی است که دولت برای خرید کالاها و خدمات انجام می دهد.
- NX (Net Exports) خالص صادرات است که از تفاوت ارزش صادرات انجام شده با ارزش واردات به دست می آید.
انواع تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی را می توان با استفاده از روش های مختلفی محاسبه کرد که اطلاعات به دست آمده از هر یک از آن ها به صورت جزئی با یک دیگر متفاوت هستند. در ادامه انواع تولید ناخالص داخلی را برای شما عنوان می کنیم:
تولید ناخالص داخلی اسمی
تولید ناخالص داخلی اسمی نوعی تولید اقتصادی است که قیمت های جاری در محاسبه آن لحاظ می شود. به عبارتی تورم و سرعت افزایش قیمت در این نوع در نظر گرفته می شود چرا که نقش مهمی روی نرخ شد دارد. تمامی کالاها و خدماتی که در این نوع از تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته می شوند، طبق قیمت هایی که آن کالاها و خدمات در آن یک سال فروخته شده اند، ارزیابی خواهند شد.
تولید ناخالص داخلی حقیقی
در این روش هم با احتساب تاثیر تغییرات تورم، تعداد کالاها و خدمات تولید شده در یک سال به دست می آید و قیمت ها در هر سال ثابت نگه داشته می شوند تا بتوان ارزیابی روند تولید طی زمان را بدون تاثیر افزایش قیمت یا کاهش تورم وجود داشته باشد. از آن جایی که GDP بیشتر بر مبنای ارزش پولی کالاها و خدمات است، بیشتر در معرض تورم قرار می گیرد. افزایش قیمت ها باعث می شود تولید ناخالص داخلی هم افزایش یابد، اما این موضوع لزوما به معنای تغییر در کمیت یا کیفیت کالاها و خدمات تولید شده نیست. بنابراین فقط نمی توان با نگاه کردن به تولید ناخالص داخلی اسمی، افزایش رقم گزارش شده را همان افزایش حجم تولیدات یا افزایش قیمت ها دانست. در این زمان تولید ناخالص داخلی حقیقی می تواند با به دست آوردن نسبت سطح تولید در هر سال معین به سطوح قیمت سال پایه، تاثیر تورم را ارزیابی کند.
تولید ناخالص داخلی سرانه
تولید ناخالص داخلی سرانه هم اندازه گیری تولید ناخالص داخلی به ازای هر یک فرد در جمعیت کل کشور است. این شاخص نشان می دهد که میزان تولید یا درآمد به ازای هر یک فرد در اقتصاد می تواند نمایانگر میانگین بهره وری یا استانداردهای زندگی باشد. تولید ناخالص داخلی سرانه را می توان به صورت اسمی، حقیقی یا برابری قدرت خرید هم بیان کرد. به طور کلی این شاخص نشان می دهد که چقدر هر شهروند می تواند مستقلا برای ارزش تولید اقتصادی کشور تاثیر بگذارد.
چه تفاوتی بین تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی وجود دارد؟
قبل از این که بخواهیم به تفاوت تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی بپردازیم، بهتر است تعریف کوتاهی از تولید ناخالص ملی داشته باشیم. تولید ناخالص ملی (GNP) ارزش ریالی تمام تولیدات و خدمات ایجاد شده در یک بازه زمانی مشخص مثلا یک ساله توسط یک ملت در سراسر جهان است. این شاخص، معیار سنجش بسیار خوبی برای رشد اقتصادی و فعالیت واحدهای صنعتی و صنفی برای یک کشور و ملت است.
کلمه داخلی در شاخص تولید ناخالص داخلی به این معنی است که معیار سنجش آن، مرزهای جغرافیایی است. تولیدات و کالاهایی شمارش می شوند که در داخل مرزهای یک کشور تولید شده است فارغ از این که ملیت سازنده آن کجا باشد. به عنوان مثال تصور کنید که یک شرکت که مالک آلمانی آن در کشور آمریکا قرار دارد و به تولید محصولات و کالاهای خود می پردازد. تمام کالاهای تولید شده توسط این شرکت جز تولید ناخالص داخلی آمریکا محسوب خواهد شد.
اما کلمه ملی در تولید ناخالص ملی بیان می کند که معیار سنجش، شهروند بودن یا به عبارتی ملیت مالکان شرکت هایی است که به تولید محصول می پردازند. تولیدات و کالاهایی در این شاخص به حساب می آیند که توسط ملیت همان کشور تولید شوند. بدون این که بخواهیم مکان و کشوری که شرکت در آن وجود دارد را در نظر بگیریم. به عنوان مثال تولیدات یک شرکت آلمانی که در آمریکا وجود دارد، جز تولید ناخالص ملی آلمان محسوب خواهد شد.
آیا بالا بودن نرخ تولید ناخالص داخلی یک کشور نشانه خوبی است؟
شاید بیشتر مردم تصور کنند که هر چقدر GDP یک کشور بالاتر باشد بهتر است، چون به شکل افزایش فرصت های اقتصادی و استانداردهای رفاهی تفسیر می شود. شاید تولید ناخالص داخلی یک کشور که مکان چندان جالبی برای زندگی نباشد بالا باشد. پس در این صورت باید اندازه گیری ها و معیارهای مهم دیگری را هم در نظر بگیریم. به عنوان مثال یک کشور می تواند GDP بالایی داشته باشد در عین حال تولید ناخالص داخلی سرانه پایینی داشته باشد. این موضوع نشان می دهد که ثروت زیاد در اختیار افراد کمی قرار گرفته است. یکی از راه های پرداختن به این موضوع مشاهده GDP همراه با دیگر معیارهای توسعه اقتصادی است.